سایناساینا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

ساینا , عسل مامان و بابا

33 هفتگی

سلام نمکدون مامان الهی من قربونتون برم با این شیرین کاری هاتون,دیشب بابایی دستش را گذاشت روی شیکم من بعدش هم گفت ساینا خانم یه تکون بده و شما همچین تکون خوردی و عشوه و ناز اومدین واسه بابا که بابایی از ذوق همش داره تعریف می کنه. الهی من  قربونت بشم مامان امروز وارد 33 هفتگی شدیم به امید خدا فردا با بابا میریم و کار تخت را تموم می کنیم گلی واسه بابا دعا کنید که خدا بهش قوت بده  بابایی همش سر کاره واسش خیلی دعا کن دوست دارم عسلم ...
30 مرداد 1390

توت فرنگی

سلام توت فرنگی خوشگل مامان امروز سومین روز مرخصی من از کار دیروز با کمک خاله هدا اتاق را تقریبا مرتب کردیم واسه شما بابایی 24 ساعت کار میکنه 24 ساعت خونه  همش سر کار  خیلی واسه بابا نگرانم ,میدونم خسته اس اما به روی خودش نمیاره امروز رفته واسه شما یه دامن خریده و کلی هم ذوقش را داره و همش تعریف میکنه ایشاال... فردا صبح بیاد دامن را منم می بینم  فکر کنم فردا صبح که بابایی اومد و استراحت کرد میریم که تخت شما را بخریم الهی قربون دخترم برم من کاشکی این روزها هم زود بگذرن و شما زود زود بیایین بغل ما دوست داریم عزیزم بووووووووووووس
28 مرداد 1390

همه کس مامان و بابا

  سلام عزیز دل مامان دختر گل گلم اومدم که کلی‌ باهات حرف بزنم هفتهٔ پیش به همراه بابا رفتیم دکتر واسه چک کردن دوباره شما آقای دکتر گفتن امروز می‌تونیم دوباره ببینیمت وای که نمیدونی‌ منو بابا چقده ذوق کردیم قربون هیکلت برم من چقده بزرگ شدی و چقده خواستنی و خوشگل بودی دستت را تکون می‌دادی و پلک می‌زدی با بابا کلی‌ ذوق کردیم و ازت فیلمم گرفتیم واستون swing خریدیم کلی‌ خوشگله کیفتون هم رسید عکساشو میزارم اینجا واست دختر گلم منم ۲ هفته دیگه از سر کار میم بیرون ۱۵ آگوست مرخصیم شروع می‌شه همه کسم خیلی‌ دوست دارم  بابا هم کلی‌ سلام میرسونه بوس واسه دستای خوشگلت...
11 مرداد 1390

سکسکه

الهی قربونت برم من 20 دقیقه بعد از اینکه بیدار شدم داشتم باهات صحبت می کردم یه دفعه شروع به سکسکه کردی امروز اولین با بود که سکسکه شما را احساس می کردم 30 ثانیه طول کشید امروز شما 30 هفته و 1 روز دارین خیلی دوست دارم گل نازم الان هم دوتایی حاضریم بریم سر کار.دعا کن زود امروز تموم شه و زودی بیاییم خونه عاشقتم دختر گلی
11 مرداد 1390
1